بسیاری از احساسات و رفتارهای منفی دانشآموزان، مکانیسمهای دفاعی آن ها برای مقابله با قدرت معلم است. علت این رفتارها و احساسات در روشهای حل کشمکش غیرقابل پیشگیری بین خود دانشآموزان، و دانشآموزان با معلمین نهفته است.
در این مقاله ما یک روش جانشین برای حل کشمکشها پیشنهاد میکنیم، روشی که معلمین میتوانند با به کار بردن آن تغییرات مشخصی (و حتی اساسی) را در چگونگی پرداختن به کشمکشهای دانشآموزان به وجود آورند، یعنی تغییراتی که به جای پرداختن به علائم، به ریشه مسأله میپردازد.
مراحل تازه حل مسائل میتواند در کلاس و مدرسه انقلابی به وجود آورد و راههای خلاقانهای برای بهتر شدن کل پیشرفت تعلیم و تربیت به وجود آورد.
موضع روش (3) در مقابل وضعیت کشمکش نیازها، اینگونه است که افراد درگیر در کشمکش برای یافتن راهحلی که برای هر دو طرف قابل پذیرش باشد، به هم میپیوندند، راهحلی که لازمهاش باخت هیچکس نیست. بیشتر معلمین که سالهای متمادی از روش برد - باخت استفاده کردهاند، از نتایج این روش سوم، حیرتزده میشوند.
روش (3) کاملاً ساده است و کاربرد آن در روابط دیگر نیز وجود دارد. این روش گاهی با موفقیت کامل، اختلافات را حل میکند.
روش (3) یک فرآیند است. در مدتی که طرفهای درگیر از اول تا آخر روی مشکلشان کار میکنند، چندین عمل متقابل باید انجام دهند.
در کشمکش، معلم و شاگرد عقلهایشان را روی هم میگذارند تا راهحل ممکنی را پیدا کنند تا کارآیی داشته باشد، بعد تصمیم میگیرند کدام راهحل برای برآورده شدن نیازهای هر دو طرف یعنی هم معلم و هم شاگرد بهترین است.
قبل از استفاده از روش 3، مهارتهای پیشین مانند برخورد م?ثر و گوش دادن فعال استفاده میشود تا با فرستادن «پیامهای من» مطمئن شده که مسأله را متوجه شده است و نیازها را نیز به زبان آورده است. وقتی نیازها مشخص شدند.
حل مسأله برای یافتن راهحل که باعث رضایت هر دو طرف میشود، انجام گرفته و کشمکش پایان مییابد و هر دو برنده هستند و هیچیک نیز متوسل به زور نمیشوند.
این روش، با توجه به 2 روش قبلی دارای امتیازاتی است که باعث میشود انگیزه به کارگیری آن افزایش یابد. این امتیازات عبارتند از:
در این شکل موارد زیر دیده میشود:
حل مسأله، فرآیندی گام به گام است و به صورت یک فرآیند شش مرحلهای میباشد که مراحل آن عبارتند از:
در عمل و تجربه مشخص کرده است که در موقع حل مسائل کلاس، این شش مرحله راهنمایی بسیار پرارزشی برای معلمین است. در ادامه، توضیح هر یک از مراحل را خواهیم داشت.
خردمندی میگوید: «اگر مسألهتان را دقیق و به روشنی مشخص سازید، نصف راهحل آن را پیمودهاید» تجربه نشان میدهد وقتی روش (3) شکست میخورد که معلمین اولین مرحله را درست انجام ندادهاند.
در زیر دستورالعملی برای این مرحله میآید:
کسانی که دارای اطلاعاتی هستند که به حل مسأله کمک میکند و مستقیماً تحت تأثیر تصمیم نهایی قرار میگیرند.
بهترین حالت، حل و فصل یک مسأله در یک جلسه است.
میتوان در آخر هر مرحله، جریان را قطع کرد و جلسه بعد از اول مرحله بعدی شروع کرد. در بعضی از مسائل، گذشت زمان مفید است به خصوص قبل از مراحل (2)، (3) یا (4).
خود را دستکم نگیرید.
احساساتتان را کوچک نشمارید.
احساسات خود را دقیق به دانشآموزان بگویید.
فرمول سه جزئی پیامهای من را به کار ببرید.
مطلقاً از پیامهای تو استفاده نکنید.
به ویژگی مهم پیامهای من که هدفدار بودن آن است دقت کنید.
وجود تفاوت بین نیازها و راهحلهای آن
مثال: پیام «من میخواهم کلاس ساکت باشد؟» بیان راهحل است.
جملاتی که نیاز را میرساند از این قبیلاند:
«سرم درد میکند»
«من دوست ندارم دستورالعملها را تکرار کنم»
با گفتن راهحل در اصل بچهها را در ابهامی برای نیازهایتان روبرو میکند.
نیازها را بر روی تخته سیاه لیست کنید و مرتباً لیست را تغییر دهید تا همه راضی شوند.
ت) از روش (3) برای اولین بار در کلاسی که اختلاف بر سر قانونی است که قبلاً از طرف شما وضع شده است به کار نبرید. در این صورت میتوان موضوعی را مطرح کرد و قوانینی که لازمه اجرا آن موضوع است را مطرح و بحث کرد.
ی) باری اولین بار از روش (3) برای موضوعاتی که مزاحم شما هستند استفاده نکنید. برای این کار این موضوع که مشکلاتی که داریم چه چیزهایی هستند را بحث کنید.
اخذ: تبیان